مث یه گاو !

گاونوشت های مرتضا نیک به اضافه ی نهاد

مث یه گاو !

گاونوشت های مرتضا نیک به اضافه ی نهاد

قسمت چهارم

http://s2.picofile.com/file/7235495371/gavbalabanoo.jpg
  • مرگ گاوبلابانو و سوگ بزرگ گاوگردنکلفتیا !
  • در گاشکستان کبیر برای اعلام خبر، سنت گاوینه‌ای ‍[دیرینه] وجود دارد‫.‬ اعلام خبر بد با اعلام خبر خوب گاو تا گاو فرق دارد‫!‬ گاو تا گاو یعنی این که خبر خوب یا بد اگر از جانب گله‌گاوان [همان خاندان و بستگان]گردنکلفتیای عظیم باشد یا از طرف گاو‌گولیای بی نوا ، شکل اعلام عمومی اش تغییر پیدا می کند.اگر قرار باشد از گاخ [همان کاخ] گاوگردنکلفتیای عظیم خبر خوشی منتچر [به زبان گاوی یعنی منتشر] شود ، صد و سیصد گاو مامور می شوند در شهر راه بیفتند و یونجه نشخار شده‌ی دهان خود را به عنوان مژدگاوی بین اهالی تقسیم کنند ، یونجه نشخار شده توسط ماموران گاخ ، همان علفی است که گاوگرنکلفتیای عظیم شب ها روی آن می خوابد وحسابی بدنمال است‫.‬ [بدن مال یعنی استاد بدن خود را روی علف ها مالیده اند !]انتچار خبر بد از طرف گاخ سنت عجیبی دارد، که بسیار هم سوزناک است [ البته فقط نقطه خاصی از بدن را می سوزاند‫.‬] عرض می کنم ، هزار و دوهزار گاو ، گاوطلب می شوند گلاب به رویتان ادرار کنند و ادرار را مثل جوی های روانی در شهر رها می کنند‫.‬ بعد از گاو گردنکلفتیای عظیم می خواهند از بالای گاخ مراسم غمگاوی!! را ببیند‫.‬[به سنتی که در آن گاوها یک دل سیر مثلن گریه می کنند غمگاوی می گویند که نهایت ناقلایا  وپدرگاوسوختگی است ! ] در یکی از همین روزها خبر مرگ " گاوبَلابانو" دایه‌ی گاوگردنکلفتیای عظیم در شهر می پیچد.گاوبَلابانو پیش از آن که دایه ی استاد عظیم باشند، پوزآرا بوده اند. [پوزآرا همان آرایشگر زنانه ی خودمان است] او به شدت گاوی مانتال بود ، فال گاو می گرفت و کلی هم برای خودش بر و بیا داشت . در قسمت های بعدی بیشتر درباره ی او و مراسم تشییع گاوی اش می خوانید و می فهمید...
  • زیرپای گاو نوشت : عکس بالا متعلق به زمان تین ایجری‌ گاوبلابانو ست که در یکی از نشریات قهوه ای همان سال ها منتچر شد.

قسمت سوم

http://s1.picofile.com/file/7233714408/GAAV.jpg
  • گاو گولیا گلزمآر و شبکه مگاوی پوز‌بوک !
  • در دو قسمت قبل خواندید در گاشکستان گاوی وجود دارد بنام گاوگولیا ، گاوی که نقش اول قصه‌ی این سرزمین است ، او اخیرن پس از اینکه فهمید نقش اول است با مراجعه به اداره‌ی هویت و گاونامی ، نام خانوادگی خود را از گلگاوزبانی به گلزمآر تغییر داد ، گاوگولیا روشنفکرترین گاو تاریخ گاوهوارساله‌ی گاشکستان کبیر است [گاوهوارسال یعنی چند قرن ،عرض میکنم خدمتتان : بر اساس وزن حاکم وقت ، یک قرن تعیین میشود ،تعداد سالهای یک قرن نباید بیشتر از وزن حاکم باشد ،اگر بیشتر شد برگ های تاریخ را طی مراسمی از کتاب جر می دهند و  بصورت سلف سرویس از اهالی پذیرایی میشود] .گاوگولیا تنها گاو کتاب‌آشپزی‌ خوار دنیاست ، در زمستانهای سوزناک گاشکستان هنگامی که یونجه ای یافت نمیشود گاوها کارتون خواری می کنند ، گاوگردنکلفتیای عظیم دستور داده اهالی در یک حرکت اعتراضی به کتاب گیاه خواری صداق هدایت همه ی کارتونهای خالی این سرزمین را با محلولی بنام گلگاوزبان قاطی پاتی نمایند و روزی دو وعده قبل از خواب چریده کنند ! گاوگولیا موسس شبکه مگاوی [چیزی تو مایه های مجازی خودمان] پوزبوک است. حالا اینکه این پوزبوک چیست و چه می کند الان عرض می کنم  ، گاوها پس از بازگشت از چراگاه در ساعتی قرار میگذارند بصورت جفت جفت پوز به پوز هم بایستند و همدیگر را نگاه کنند و به صورت زیرپوستی سعی کنند با هم عشق‌ورزی کنند و از شاعر بزرگ و فقید گاشکستان "گاوا یونجیج" شعری بچرآیند یا نهایتش از این جک هایی که شهر گاوزین در آن هست چرا کنند [چرا کردن یعنی گفتن و چراییدن یعنی سرودن ، محض اطلاع] ، هرکدام از گاوها زودتر خندید باید برود فرندچر آن یکی[فرندچر یعنی دوستی برای با هم چریدن در مزارع زیبا و رمانتیک گاشکستان]  گاوگولیا برای پوزپوک امکانات دیگری هم گذاشته که برای آشنا شدن با آنها باید قسمت های بعدی را دنبال کنید.
  • زیرپای گاو نوشت :گاو عینکی که در عکس بالا میبینید ، گاواجون نام دارد ، ایشان پدر گاو گولیا بودند یعنی الان نیستند ، عمرشان را داده اند به شما حیوانی ! آنها هم که پشت مشغول کاغذخواری هستند اقوام و اینها هستند خیر سرشان.
  • عکس : گاوتلیه کاهو