روی سرگاونوشت سه : گفته اید زبان گاشکستانی خیلی سخت است ، حواس آدم را بیخود پرت می کند ، روی اعصاب است ، وقت نداریم فیسبوک را ول کنیم و مغزمان را درگیر اصطلاحات کنیم ، راست هم می گویید ،چشم ! زبانش را روان تر می کنم [ بروید توی نخ اهمیت مخاطب ! ]
روی سرگاونوشت دو : گیر داده اید چرا نمی روم سر اصل قصه ، کمی بهتان حق نمی دهم ، باید چم و خم این سرزمین را توی مختان فرو کنم بعد بروم سر قصه ! پرانتزها را هم بر می دارم [مخاطب سالاری راه انداختهام در حد خیلی !]
روی سرگاونوشت یک : گفته اید شخصیت ها زیادند ، عرض کنم خدممتان اصولا در این سرزمین شخصیتی وجود ندارند ، همه مث همند،اگر هم زیاد است بگذارید به حساب درام قضیه [نهایت خودخواهی ، بعله!]